ای آنکه صداقت زِتو در رازونیاز است
از داغ تو عالَم همه در سوزوگداز است
تو صادقِ آل علی و کشته ی دینی
وان کشته ی تو در سخنِ رازونیاز است
دلهاهمه خونین ودوچشمان همه پُراشک
دستان دعا هم زِ ادب رو به فراز است
محراب زِ نام تو تجلّی بنمودست
تا نام تو آید همه را عشقِ نماز است
از بهرِ تسلّیِ بشر در غمت ای دوست
درگاه خدا تا به اَبد درگهِ باز است
داغ تو بسی پرده دَری کرد زِ اسرار
خون تو در آفاق اگر مَحرَمِ راز است
منع دل مهدی مکن ایدوست دراین عشق
گردرطلبت این دل من بنده ی آز است
مهدی میرابی- جاجرم